دانشکده پرستاری و مامایی

چگونه کودکان را به مطالعه علاقه مند کنیم?


 
 
 
 
 
 
چگونه کودکان را به مطالعه علاقه مند کنیم
 
 
پیشگفتار

دربارۀ اهمیت مطالعه و نقش آن در پرورش شخصیت افراد و رشدِ دانش و فرهنگ در جوامع بشری، مقاله‏های بسیاری نوشته شده است و می‏شود. با وجود این، هرچه در این زمینه گفته یا نوشته شود، باز هم کم است. اما از آنجا که در این مقاله روی سخنمان عمدتاً با پدران و مادران، مربیان، معلمان و دست‏اندرکاران تعلیم و تربیتِ با فرهنگ است، اصل را بر این قرار می‏دهیم که اهمیتِ موضوع مطالعه و کتاب و کتابخوانی، بر مخاطبان ما روشن است، و این افراد، با قبول اصل قضیه و توجه به آن، حال مایلند بدانند به کمک کدام شیوه‏ها می‏توانند هرچه بهتر و بیشتر، کودکان تحت سرپرستی‏شان را به مطالعه علاقه‏مند کنند.

 
از آنجا که بذر هر موضوع تربیتی، در «خانواده» در وجود کودک کاشته و سپس توسط «مدرسه» و «جامعه» بارور می‏شود، ما نیز در اين مختصر به نقش دو نهاد از این سه نهادِ بزرگِ تربیتی يعني «خانواده» و «مدرسه» در ایجاد گرایش و عادت به مطالعه در بچه‏ها می‏پردازیم:

در خانواده

1. در اختیار قرار دادن کتابهایِ مصورِ رنگی

گرایش به مطالعه، مثل بسیاری از گرایشهای اکتسابیِِِِِِ دیگر، باید از همان دوران خردسالی (حدود دوازده تا چهارده ماهگی) در شخص به وجود بیاید؛ و اگر نتوان در همان سنین خردسالی بذر علاقه به کتاب و مطالعه را در وجود طفل کاشت، جبران آن در سالهای بعد، بسیار دشوار خواهد بود.

تجربه نشان داده است که بچه‏ها از همان سنین پایین، از تماشای تصاویرِ سادۀ مربوط به موجودها و اشیاء آشنایِ اطرافشان لذت می‏برند. بنابراین اگر در این دوران، کتابهای مُصَوّرِ رنگی ـ با خصوصیات گفته شده ـ در اختیار آنان قرار گیرد، به ورق زدن مکرر و تماشای تصاویر آن می‏پردازند؛ و به این ترتیب اولین سنگِ بنایِ آشنایی و الفت آنان با کتاب گذاشته می‏شود.

توضیحهای ساده‏ای که از طرف پدر و مادر دربارۀ این تصویرها داده می‏شود، به دانشِ خردسال نیز غنایی بیشتر می‏بخشد و باعثِ تسریع در رشد فکری او می‏شود.
به مرور می‏توان برای این تصاویر، داستانهایی کوتاه و سرگرم‏کننده ساخت و احتمالاً از خردسال خواست که آن داستانها را بازگو کند؛ یا او را واداشت که خود برای آن تصاویر، داستان یا داستانهایی بسازد و برای شما تعریف کند.
به تدریج که سن خردسال بالا می‏رود، می‏توان کتابهایِ دارایِ داستانِ مصوّر را برای او خواند، و در همین حین به او تلقین کرد که وقتی به مدرسه رفت خودش می‏تواند نوشته‏های کتابها را بخواند.

همچنین می‏توان با استفاده از سي‌دي‌ها و نوارهای ضبط صوتي که براساس داستانهای شیرین و آموزنده و مناسب آن سنین توسط مؤسسات معتبر تهیه شده (نوار داستانها، همراه با کتاب مربوط به آنها)، کودک را با کتاب الفت داد. به این ترتیب که همراه با سي‌دي يا نوار داستان، کتاب مذکور را هم در اختیار کودک گذاشت تا همزمان با گوش‏دادن به سي‌دي يا نوار، با ورق زدن کتاب مربوط به آن و تماشای تصاویرش، صحنه‏های داستان را بهتر مجسم کند.
 
2. داستان‏گویی و داستان‏ خوانی

داستانهای ساده و سالمی که مادرها ـ و احیاناً مادربزرگها و پدربزرگها ـ برای بچه‏ها تعریف می‏کنند نیز وسیلۀ دیگری در جلب آنان به کتاب و مطالعه است. جمعی از کارشناسان معتقدند که کتابخوانی برای بچه‏ها، منحصر به سنین خردسالی و زمانی که بچه‏ها سواد خواندن و نوشتن ندارند، نیست؛ بلکه این کار لااقل تا حدود دوازده سالگیِ آنها باید ادامه یابد.
 
3. اهل مطالعه بودنِ بزرگترها

در خانواده‏هایی که پدر و مادر یا برادر و خواهرهای بزرگتر، اهل مطالعه‏اند، بچه‏ها با مشاهدۀ آنان، خود به خود به مطالعه و روی آوردن به کتاب تشویق می‏شوند. مثلاً پدر و مادری که شبها قبل از خواب، ساعتی را به مطالعه می‏گذرانند، بی‏آنکه حتی خود بخواهند، به تدریج شاهد خواهند بود که فرزند خردسالشان هم کتابی به دست می‏گیرد و به تقلید از آنها ـ ولو به ظاهر ـ مشغول مطالعۀ آن می‏شود.

به همین سبب، از سنین چهار ـ پنج سالگی که احساس مالکیت در بچه‏ها قوی‏تر می‏شود، لازم است آنها کتابهایی از آن خود داشته باشند. اما در تمیز و سالم نگه داشتن کتاب توسط آنان، نباید وسواس زیاد به خرج داد و اصرار بیش از حد داشت. بلکه باید اجازه داد کتاب نیز مانند یک اسباب‏بازیِ مورد علاقه، مونس آنان در جاها و حالتهای مختلف باشد؛ ولو آنکه احتمالاً کثیف یا چروک و پاره شود.
 
4. صحبت کردن با كودكان و...

كودكاني که حرف‏زدنشان پیشرفته‏تر است، اغلب در سالهای اولیۀ دبستان، بهتر و راحت‏تر می‏توانند خواندن را شروع کنند. بنابراین گوش‏دادن صبورانه به حرفهای بچه‏ها، دادنِ اجازۀ سخن گفتن و ابراز وجود به آنان، و صحبت کردنِ صحیح و سلیس با ایشان، می‏تواند یکی از گامهای اولیه در امر علاقه‏مند کردن کودکان به مطالعه باشد.
یکی از متخصصان در این زمینه می‏گوید: «کودکانی که در بزرگی در شمار مطالعه‏کنندگان خوب و ماهر قرار می‏گیرند، بیشتر آنهایی هستند که خوب فکر کردن، خوب گوش دادن، و خوب حرف زدن را در کودکی آموخته‏اند.»

بازیهای توأم با کلام آهنگین نیز نقطة شروعی مطبوع برای علاقه‏مند کردن طفل به مطالعه هستند:بچه‏ها از چهار ـ پنج سالگی، از کلام آهنگین لذت می‏برند؛ و داستانهای و کتابهایی که دارای چنین بخشهایی هستند، برایشان بسیار دوست‏داشتنی‏اند.
همراه با این کارها، پدر و مادر بهتر است هنگامی که به کتابخانه می‏روند، کودکشان را نیز همراه ببرند. از این راه نیز، از همان سنین پایین، انس و الفتی بین کودک و کتاب و کتابخانه ایجاد می‏شود. (البته کتابخانه‏ها نیز باید بخشی جذّاب و مستقل، مخصوص کودکان و نوجوانان داشته باشند.)
 

"مطالب بالا از سايت انجمن روانپزشکي کودکان و نوجوانان برگزيده شده است"